مهارت‌های زندگی روزمره چه مهارت‌هایی هستند؟

اصلی‌ترین مهارت‌های زندگی، شامل فعالیّت‌های خودمراقبتی، آشپزی، مدیریت مالی، خریدکردن، مرتب‌کردن اتاق و رفت‌وآمد از جمله مهارت‌های زندگی روزمره هستند. این مهارت‌ها در طول زمان آموخته می‌شوند. اساس آن در خانه و در روزهای کودکی شکل می‌گیرد و در نوجوانی و بزرگسالی پیشرفت می‌کنند. یادگیری طیف گسترده‌ای از مهارت‌های زندگی که در بسیاری از زمینه‌های زندگی کاربرد دارند بسیار ضروری است. در کنار این مهارت‌ها، یادگیری مهارت‌های اجرایی و عملکردی یا مهارت‌های تفکر مانند سازماندهی، برنامه‌ریزی، اولویت‌بندی و تصمیم‌گیری بسیار اهمیّت دارند. مهارت‌های زندگی به‌صورت زیر طبقه‌بندی می‌شوند: سلامت و امنیّت، مسیر کاری و اشتغال، خودمختاری/ دفاع از خود، ارتباطات اجتماعی، مشارکت اجتماعی و استقلال مالی، رفت‌وآمد، اوقات فراغت/ تفریح، مهارت‌های زندگی در خانه و با همسالان.

یک تحقیق جدید به بررسی تأثیر مهارت‌های انطباقی و هوش بر مهارت‌های زندگی روزمره نوجوانان اوتیسم پرداخته است.

مسیر زندگی افراد با اختلال طیف اوتیسم متنوع است؛ به‌طوری‌که تعداد کمی از بزرگسالان اوتیسم می‌توانند به زندگی مستقل و اشتغال سودمند دست یابند (ایوز و هو، 2008؛ هاولین و ماگیاتی، 2017). به‌منظور درک مشکل در دستیابی به نتایج موفق برای افراد طیف اوتیسم، نیاز به بررسی عوامل مرتبط با دستیابی به استقلال در سراسر مراحل رشد وجود دارد. اندازه‌گیری‌های عملکرد روزانه از جمله رفتارهای انطباقی، باید در زمانی که افراد اوتیسم بالغ می‌شوند، دقیق‌تر مورد بررسی قرار گیرند.

رفتارهای انطباقی شامل: توسعه استقلال فردی و مسئولیّت اجتماعی لازم برای مراقبت از خود و تعامل با دیگران در محیط‌های مختلف است. حوزه‌های اجتماعی، ارتباط و مهارت‌های زندگی روزانه نیز بسیار مهّم هستند (برگر-کاپلان، ساولنیر و اسپارو، 2018؛ اسپارو و سیکتی، 1985). جامعه‌پذیری نشان‌دهنده توانایی اجرا و عمل در موقعیّت‌های اجتماعی است. مهارت‌های ارتباطی شامل: توانایی تبادل اطلاعات در حین تعامل با دیگران است. تمرکز مطالعه حاضر، بر روی مهارت‌های زندگی روزانه است که شامل طیف گسترده‌ای از رفتارها و مهارت‌ها مانند: نظافت عمومی و نظافت شخصی، مسئولیّت‌پذیری مالی، تهیه غذا و مدیریت زمان است.

چه عواملی به ناهمگونی مهارت‌های زندگی روزمره در اختلال طیف اوتیسم و کسب مهارت‌های زندگی مستقل کمک می‌کند?

تحقیقات شناخته‌شده‌ای مبنی بر اینکه چه عواملی به ناهمگونی مهارت‌های زندگی روزمره در اختلال طیف اوتیسم و کسب مهارت‌های زندگی مستقل کمک می‌کند وجود ندارد؛ امّا اخیراً، یک مطالعه بر تأثیر دو عامل در چرایی وجود موانع برای دستیابی افراد به استقلال در زندگی روزمره انجام شده است. در این مطالعه اوّلین عامل، شامل رویدادهای بیولوژیکی که در اوایل زندگی (به‌عنوان‌مثال، قبل از تولد) شروع می‌شود و در آن فعل و انفعالات ژنتیکی نابجا منجر به تغییر ساختار عصبی در اوایل رشد می‌شود، و در نتیجه منجر به اختلال طیف اوتیسم می‌شود. عامل دوّم، موانع اجتماعی-شناختی هستند که در دوران نوجوانی تجربه می‌شوند، زمانی که جوانان برای برآوردن نیازهای اجتماعی، عاطفی، ذهنی، هورمونی و سایر خواسته‌های این دوره رشد تلاش می‌کنند. بنابراین این دو عامل مهّم می‌توانند مشکل در رفتارهای انطباقی اختلالات طیف اوتیسم، به‌ویژه یادگیری رفتارهای روزمره نشان دهند و گذار به بزرگسالی موفق را محدود می‌کند.

(مهارت زندگی نوجوانان اوتیسم)

مهارت های زندگی 

مهارت زندگی نوجوانان اوتیسم

 
تحقیقات نشان می‌دهد که در کودکان طیف اوتیسم به میزانی که بهره هوشی آنها کمتر باشد یادگیری مهارت‌های زندگی روزمره سخت‌تر است.

به طور خاص، بهره هوشی و یادگیری مهارت‌های زندگی روزمره در افراد طیف اوتیسم با توانایی‌های شناختی پایین مطابقت دارند. به‌طوری‌که هر دو بهره هوشی و یادگیری مهارت‌های روزمره به یک اندازه تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند و هر دو کمتر از انتظارات مربوط به سن هستند. در مقابل، افراد طیف اوتیسم که توانایی‌های شناختی کافی دارند، نمرات مهارت‌های زندگی روزمره بسیار پایین‌تر از بهره هوشی آن‌ها و پایین‌تر از حد مورد انتظار سن آن‌ها بوده است؛ بنابراین، شکاف بین توانایی شناختی و یادگیری رفتارهای مهارتی در افراد طیف اوتیسم با توانایی‌های شناختی بالاتر بسیار بیشتر است. ضرایب رشد در دوران کودکی به‌عنوان یک پیش‌بینی‌کننده قوی برای یادگیری مهارت‌های روزمره زندگی است.

محققان دریافتند که مهارت زندگی روزمره در اواخر نوجوانی و در اوایل بزرگسالی در افراد طیف اوتیسم با بهره هوشی متوسط کاهش می‌یابد، به‌طوری‌که چالش‌ها در رفتارهای خود نظارتی که پیش‌بینی‌کننده رفتارهای سازگارانه است پایین‌تر از حد انتظار در اوایل بزرگسالی بوده است. بنابراین، بین عملکرد اجرایی و دستیابی به رفتارهای سازگارانه رابطه وجود دارد. بااین‌حال، درک بهتر رابطه بین بهره هوشی و مهارت‌های انطباقی مستلزم بررسی بیشتر است.

تحقیقات نشان داده است که کودکان اوتیسم به دلیل مشکلات حسی در یادگیری مهارت‌های روزمره زندگی مشکل دارند.

دلیل کاهش فرصت‌های کودکان اوتیسم برای تعامل و یادگیری با محیط به دلیل مشکلات در ارتباط با محیط اطرافشان باشد؛ حتی در هنگام کنترل ضریب هوشی، هم اجتناب حسی و هم واکنش بیش از حد با یادگیری مهارت‌های روزانه همبستگی زیادی دارند. در نتیجه آموزش مهارت‌های انطباقی در مداخلات فعلی ممکن است برای آماده‌سازی نوجوانان و خانواده‌ها برای گذار به بزرگسالی و استقلال مفید باشند.