نظریه انسجام مرکزی چیست؟ آیا تابه‌حال احساس کردید که افکار شما فقط در دایره‌ای می‌چرخند و به جایی نمی‌رسند؟ نگران نباشید شما تنها نیستید بسیاری از مردم در درک دنیا مشکل دارند. اما برای برخی افراد سردرگمی، بیش از یک احساس گاه‌به‌گاه است. آنها ممکن است برای درک ایده‌ها یا موقعیت‌ها تلاش کنند این تلاش به انسجام مرکزی مرتبط است.

آشنایی با نظریه انسجام مرکزی:

در سال 1989، یوتا فریت نظریه انسجام مرکزی ضعیف اوتیسم را مطرح کرد. انسجام مرکزی اصطلاحی است که به توانایی انسان برای استخراج معنای کلی از انبوهی از جزئیات گفته می‌شود. فردی با انسجام مرکزی قوی، که به منظره بی‌پایانی از درختان نگاه می‌کند جنگل را می‌بیند. فردی با انسجام مرکزی ضعیف فقط تعداد زیادی درخت منفرد می‌بیند.

اعتقاد فریت بر این بود که نظریه‌های دیگر ممکن است کمبودهای اصلی افراد با اختلال طیف اوتیسم را توضیح دهند؛ اما به نقاط قوت شگفت‌انگیز آن‌ها مانند توانایی قابل‌توجه در زمینه‌هایی مانند موسیقی، حافظه یا محاسبه اشاره نمی‌کنند. افراد در طیف اوتیسم معمولاً در تمرکز بر جزئیات بسیار عالی هستند؛ بنابراین می‌توانند یک عنصر کوچک را از انبوهی از داده‌ها یا اشیا پیچیده انتخاب کنند.

مفهوم انسجام مرکزی ضعیف می‌تواند هم کاستی‌ها و هم نقاط قوت را توضیح دهد. انسجام مرکزی ضعیف یک سبک ادراکی – شناختی است که با اوتیسم مرتبط است. بر اساس این نظریه، اکثر (نه همه) افراد اوتیسم تلاش می‌کنند تا جزئیات پیرامون خود را تعمیم دهند و آنها را در یک روایت معنادارتر ترکیب کنند.  مثلاً افراد اوتیسم هنگام صحبت‌کردن، روی دهان افراد تمرکز کرده و سایر جزئیات مهم حالات چهره مثل چشم‌ها، ابروها، پیشانی و غیره را نادیده می‌گیرند. فردی که انسجام مرکزی ضعیفی دارد ممکن است درک کلی مرتبط با ادبیات یا داستان‌های اجتماعی را نداشته باشد؛ اما در زمینه‌هایی که نیاز به توجه متمرکز بر جزئیات دارد؛ مانند ریاضی، علوم، مهندسی، فناوری، هنر یا موسیقی، مهارت‌های فوق‌العاده قوی از خود نشان دهد.

مطلب پیشنهادی: شناسایی و بروز احساسات در کودکان اوتیسم

نشانه‌های ضعف انسجام چیست؟

افراد با انسجام مرکزی ضعیف معمولاً به جزئیات یک موضوع بیش از کلیت آن توجه می‌کنند. اغلب در تعمیم یا طبقه‌بندی اشیا یا اطلاعات مشکل دارند. به دلیل چالش‌هایی که در درک سریع الگوها دارند سرعت کمتر و زمان بیشتری را صرف فعالیت می‌کنند. توجه بیش از حد به جزئیات دلیل کندی کار است؛ زیرا مکرراً حواس آنها پرت می‌شود.

 

شناخت چیست؟

شناخت به عمل یا فرایند به‌دست‌آوردن دانش و فهم از طریق تفکر، تجربه و حواس گفته می‌شود که از هنگام تولد شروع شده و باعث درک معانی جهان پیرامون می‌شود. درواقع شناخت ارتباط ناخودآگاه و جهان پیرامون است و معانی گوناگونی را در زمینه‌های مختلف به خود اختصاص داده است. در علم روان‌شناسی منظور از شناخت، عملکردهای روان‌شناختی فرد است.

شناخت شامل جنبه‌های عملی فکر و فرایندهای فکری زیادی می‌شود. ازجمله، توجه، شکل‌گیری دانش، حافظه و حافظه کاری، قضاوت و ارزش‌گذاری، عقل و محاسبات، قدرت حل مسئله و تصمیم‌گیری، منطق و تولید زبان. فرایند شناختی از دانسته‌ها استفاده می‌کند و دانش جدید به دست می‌آورد. شناخت به توصیف، اکتساب، ذخیره‌سازی، تبدیل و مصرف دانش می‌پردازد. عوامل مختلفی همچون ادراک، حافظه، زبان، استدلال و تصمیم‌گیری از جمله فرایندهایی ذهنی هستند که در مراحل گوناگون شناخت دخالت دارند.

مهارت‌های شناختی چه هستند؟

توانایی‌های مهارت‌های شناختی؛ مانند حافظه، توجه، استدلال، حل مسئله و تمرکز روی وظایف می‌شوند‎‌. توسعه این مهارت‌ها می‌تواند بهبود قابل‌توجهی در توانایی شناختی فرد ایجاد کند. نقش مهارت‌های شناختی در موفقیت هرچه بیشتر فرد در مسائل روزمره و همچنین در محیط‌های تحصیلی و حرفه‌ای بسیار مهم است.

مهارت‌های شناختی شامل این موارد است:

1-توجه و تمرکز

2-تفکر منطقی (منطق و استدلال )

3-ادراک (پردازش شنیداری و دیداری)

4-حافظه

تمركز تلاش ذهني بر رويدادهاي حسي يا ذهني تعريفی بسيار كلي است. پژوهش‌هایی كه درباره توجه انجام شده است.

چهار جنبه از توجه:

ظرفيت پردازش [1]

توجه انتخابي [2]

سطح برانگيختگي[3]

كنترل توجه [4]

 

  • تفکر منطقی

تفکر منطقی در واقع توانایی نگاه به یک مسئله به روش‌های مختلف و استدلال آن است که به یافتن راه‌حل منجر می‌شود. طبق نظر دکتر کارل البریج در کتاب ساختمان مغز، تفکر منطقی فرایندی جادویی یا استعدادی ژنتیک نیست؛ بلکه فرایند ذهنی وابسته به یادگیری است و به معنی برقراری ارتباط میان وقایع و زنجیره‌های استدلال است.

  • ادراک

اطلاعاتی که توسط سیستم‌های حسی به مغز ارسال می‌شوند جداجدا و متفاوت از هم هستند؛ ولی در فرایند پردازش ادراکی [5]در مغز یکپارچه شده و باتجربه‌های گذشته مورد مقایسه قرار می‌گیرند و بدین ترتیب یک احساس خاص معنی و مفهوم پیدا می‌کند (دریافت ادراکی) و سپس این ادراک‌ها برای شناخت جهان بکار می‌روند.

  • حافظه

يك طرح‌واره شناختي كلي كه ساختار حافظه را ترسيم می‌کند در ادامه ارائه می‌شود. همان‌طور كه می‌دانیم ميزان اطلاعاتي كه توسط سيستم حسي ما قبل رديابي است (حتي با حساسيت محدود آن) بی‌شمار است. بسياري از اطلاعات براي ما جالب نيستند، يا از ظرفيت ما براي حفظ آن فراتر هستند. تنها اطلاعات اندكي در سطح حافظه کوتاه‌مدت پردازش می‌شود و با پردازش مناسب، برخي از اين اطلاعات ممكن است در حافظه بلندمدت ما حفظ و نگهداري گردد. حافظه حسي چيزي را ذخيره نمی‌کند، جز آنكه شما را وادار می‌کند كه چند صد هزارم ثانيه را صرف فعاليت عصبي كنيد. حافظه کوتاه‌مدت قادر به نگهداري برخي اطلاعات است و حافظه بلندمدت تقریباً محدود به ظرفيت پردازش آن است.

 

نظریه انسجام مرکزی در کودکان اوتیسم

 

 

سخن پایانی

انسجام مرکزی ضعیف در اختلال طیف اوتیسم رایج است؛ اما این بدان معنا نیست که این نوع تفکر سراسر اشکال است. در واقع، انسجام مرکزی ضعیف می‌تواند به مزیت‌های متمایز از نظر حل مسئله و پردازش اطلاعات منجر شود. افراد اوتیسم معمولاً در مقایسه با افراد فاقداوتیسم، تفکر جزئی‌گرا و توانایی بیشتری برای تمرکز روی کارهای خاص برای مدت‌زمان طولانی نشان می‌دهند. این ظرفیت به افراد اوتیسم در زمینه‌هایی که جزئیات پیچیده اهمیت دارند، فرصت برتری می‌دهد.

صدای اوتیسم می‌کوشد تا با ارائه کاملترین خدمات توانبخشی و آموزشی، مطابق با نیازهای هر کودک، زندگی شادتری برای کودکان مبتلا به اوتیسم فراهم نماید.
والد محترم، اگر نیاز به دریافت اطلاعات بیشتر درباره ی اوتیسم و یا نیاز به هرگونه آموزش برای نحوه ی برقراری ارتباط با کودک مبتلا به اتیسم خود دارید، می‌توانید از طریق شماره تلفن‌های 02188616931 و 02188616932 ، با ما در ارتباط باشید.

 

[1] processing capacity

[2] selective ttention

[3] level of arousal

[4] control of attention

[5] perception