درمان شناختی – رفتاری برای کودکان با اختلال اوتیسم

درمان شناختی – رفتاری برای کودکان با اختلال اوتیسم که، ارتباط گرفتن با محیط پیرامون و ادراک محرک‌های بیرونی برایشان کاری دشوار است و منجر به اضطراب فرد اوتیسم می‌شود یک ابزار جدید درمان است. حالات اضطرابی که آن‌ها را به شکل های اکولالیا، کلیشه و به‌هم‌ریختگی می‌شناسیم، همگی راهبردهای کودک برای مقابله با این اضطراب دائمی است. این رفتارها را رفتارهای اجتنابی هم می‌نامند.
رفتارهای اجتنابی به مرور به سیکلی از رفتارهای منفی اجتماعی تبدیل می‌شوند که به شکل خودکار درمی‌آیند.
محرک بیرونی    اضطراب ←  رفتار اجتنابی ←  خاموشی عاطفی

دیاگرام بالا نشان می‌دهد که کودکان اوتیسم زندانی مهارت‌های محدود خود و وابسته به تغییرات محیطی هستند. رفتارهای اجتنابی آن‌ها کمک می‌کند تا برای مدت زمان کوتاهی به آرامش برسند. اما زندگی برای آن‌ها همچنان با اضطراب و شرایط غیرقابل‌پیش‌بینی عاطفی همراه است.
مداخلات معمول، مهارت‌های خاصی را هدف قرار می‌دهند تا نقص در این مهارت‌ها را رفع کنند مثلاً روی بهبود ارتباط چشمی، بهبود آگاهی فرد از معنای حالات چهره و بهبود تعاملات اجتماعی تأثیر می‌گذارند. آموزش چنین مهارت‌هایی به کودک در زندگی روزانه‌اش کمک می‌کند. این آموزش‌ها اعتمادبه‌نفس کودک اوتیسم را بالا می‌برد و آن‌ها را به مستقل شدن تشویق می‌کند تا چرخه‌ی منفی‌ای که پیش‌تر به آن اشاره شد را بشکند.

نقاط ضعف

یکی از مشکلات روش شناختی – رفتاری این است که کودکان اوتیسم باز هم مهارت‌های خودتنظیمی را یاد نمی‌گیرند. منظور از مهارت‌های خودتنظیمی، یادگیری مدیریت هیجانات فرد از طریق کنترل افکار و رفتار است. مهارت‌های خودتنظیمی نه تنها تعداد رفتارهای منفی را کاهش می‌دهد؛ بلکه می‌تواند به حذف آن‌ها کمک کند.
برنامه‌های مداخله‌ای که در آن به بچه‌ها آموزش خودتنظیمی می‌دهند معمولاً موفقیت زیادی دارند؛ زیرا مهارت‌های حل مسئله فرد را تقویت می‌کنند. آموزش مهارت‌های حل مسئله و مهارت‌های اجتماعی به کودکان اوتیسم بسیار حائز اهمیت است.
اگر مداخلات سنتی با مداخلات ثانویه ترکیب شوند می‌توانند به فرد کمک کنند تا مهارت‌هایی را که فرامی‌گیرند، درونی‌سازی کنند. شروع این مداخلات از سن کم می‌تواند در افزایش اعتمادبه‌نفس کودک تأثیر مثبت داشته باشد.
پژوهش‌های فراوانی مفی بودن درمان شاختی – رفتاری (cbt) را در اختلالاتی مثل افسردگی و اضطراب نشان داده است. درمان شناختی رفتاری مبتنی بر این است که چگونگی فکر کردن و احساسات ما بر چگونگی رفتار ما تأثیر می‌گذارد. به طور خاص، افکار ما تعیین‌کنندة عواطف ما هستند و عواطف ما بر رفتارمان اثر می‌گذارند. هدف درمان شناختی رفتاری این است که به ما در تغییر الگوهای فکری کمک کند و نهایتاً منجر به تغییر رفتار ما و یادگیری خود تنظیمی شود.
ترکیب آموزش‌های سنتی با روش‌های شناختی – رفتاری به کودکان کمک می‌کند که مهارت‌های خودتنظیمی خود را پرورش دهند.

درمان شناختی - رفتاری
درمان شناختی رفتاری برای کودکان اوتیسم

مداخله‌های خودتنظیمی دو دسته محدودیت را هدف قرار می‌دهد:

الگوهای فکری منفی و متعصبانه و عدم توانمندی ذاتی در حل مسئله. مهارت‌های شناسایی به کودک کمک می‌کند که تفاوت میان روش‌های مفید و غیرمفید در عکس‌العمل نشان‌دادن نسبت به یک محرک خارجی را تشخیص دهند. اولین تمرین پرورش چنین مهارتی، روش‌های متفاوت در تغییر الگوهای فکری منفی را شامل می‌شود. تمرین دوم به کودک اوتیسم در ادراک دیدگاه‌های دیگران کمک می‌کند. مهارت‌های مربوط به حل مسئله، انتخاب‌های دیگر فرد را مورد بررسی قرار می‌دهد. روش‌های عملی و هیجانی که بر رفتار فرد اثرگذار است و ادراک این موضوع که انتخاب‌های ما چه تأثیری بر دیگران دارد. تقویت مهارت‌های مربوط به حل مسئله، می‌تواند به ازبین‌بردن افسردگی و مدیریت اضطراب و حل تعارضات بین‌فردی کمک کند. تمامی این مهارت‌های رفتارهای اجتنابی فرد را کاهش می‌دهد.

بر اساس CBT، چرخه‌ی منفی‌ای که قبلا به آن اشاره شد به شکل زیر در می آید:

محرک خارجی شناسایی به عنوان عنصر منفی الگوهای فکری ایجاد افکار جدید
احساس مثبت انتخاب‌های رفتاری مثبت هوش هیجانی و عزت‌نفس
به طور خلاصه مداخلات سنتی به کودک اوتیسم کمک می‌کند تا پاسخ به محرک‌های پیرامونی‌اش را مدیریت کند. با به کارگیری روش‌های شناختی‌ – رفتاری می‌توانیم تغییرات را در سطح درونی فرد ایجاد کنیم و از این طریق به کودک اوتیسم کمک کنیم تا از توانمندی‌های درونی‌اش جهت حل مسئله و انجام رفتارهای مثبت استفاده کند.