دشواری در درک لحنِ کلام، یکی از چالشهای پیشرو افراد اوتیسم است.
تفسیر احساسات از روی لحن صدا
با رشد و تکامل کودکان آنها میآموزند که صداهای صوتی مختلف را با عواطف و احساسات متفاوت مرتبط کنند. بهعنوانمثال، هنگامیکه کودک میشنود که مراقب خود با لحن مثبت با او صحبت میکند، میتواند تشخیص دهد که بزرگسال احساسات مثبتی را ابراز میکند. شاید مراقب بگوید: دوستت دارم یا بیا بازی کنیم با لحنی خوشبینانه و شاد حتی اگر نوزاد هنوز معنی این کلمات را نفهمد، متوجه میشود که صدای فرد خوشحال به نظر میرسد.
کودکان میتوانند احساسات منفی در صدای افراد را تفسیر کنند.
شنیدن صحبتهای والدینشان در مورد یک روز خستهکننده در محل کار، البته کودک نمیفهمد چه چیزی گفته میشود؛ امّا میتواند بگوید که لحن کلام با احساسات منفی همراه است. تفسیر احساسات افراد بخش مهمی از یادگیری پاسخگویی و برقراری ارتباط با دیگران است. دانیل آبرامز، یکی از محققین اصلی این مطالعه، استاد روانپزشکی در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد است. همانطور که او میگوید، صدا در واقع میتواند بیشتر از کلمات واقعی یک فرد در مورد احساسات به شما بگوید. برای کودکان اوتیسم این حوزه از زبان اجتماعی اغلب دشوار است.(لحن کلام کودکان اوتیسم)
برخی از تحقیقات انجام شده در این حوزه:
در یک مطالعه که شامل 43 کودک اوتیسم و عادی بین سنین 7 تا 12 سال بود؛ محققان توانستند بخش خاصی از مغز را شناسایی کنند که صدا را برای درک احساسات تفسیر میکند. یافتهها نشان داد که کودکان اوتیسم میتوانند صداهای مختلف سخنران مربوط به احساسات مختلف را بشنوند و پردازش کنند، امّا مشکل در توانایی مغز برای تفسیر آن صداها است.
در طول مطالعه صدا و لحن کلام کودکان اوتیسم، 22 کودک اوتیسم به ضبط عبارات مختلف گوش دادند. یک گروه 21 نفره از کودکان بدون اختلال نیز برای مقایسه بهعنوان گروه کنترل نیز انتخاب شدند. کودکان به سخنراني گوش دادند كه ميگفت: “كيسهاي در اتاق است و قاشق من روي ميز است.” هر قطعه ضبط شده با لحنهای متفاوتی برای مثال خنثی، شاد یا غمگین خوانده میشد. سپس به هر کودک گفته شد که احساساتی را که فکر میکنند منتقل میشود نام ببرند. نتایج نشان داد که کودکان اوتیسم زمان بیشتری را صرف کردند و چالشهای زیادی برای این کار داشتند.
در مرحله بعد، هر دو گروه از کودکان هنگام انجام MRI به این صداهای ضبطشده گوش دادند.نتایج آزمایش نشان داد که هم کودکان اوتیسم و هم کودکان بدون اختلال، بخشهایی از مغزشان که به شنوایی مربوط میشود به طور مشابهی به این صداها پاسخ میدهد. امّا تفاوتی در پاسخهای مغزی مرتبط با اتصال گیجگاهی، بخشی از مغز که در ارتباطات اجتماعی نقش دارد، در بین این دو گروه وجود دارد.
تاثیر فناوری در درمان
محققان در تلاش هستند روزی فناوری برای کمک به بهبود توانایی مغز برای درک امواج صوتی وجود داشته باشد. البته ممکن است همه افراد اوتیسم تمایلی به استفاده از این فناوری نداشته باشد؛ امّا ممکن است این فناوری در آینده در دسترس باشد. در این میان، درک تفاوتها در نحوه عملکرد مغز افراد و درک اطلاعات مهم است. آگاهی و درک میتواند کمک زیادی به ایجاد تعاملات موفق و مفید با افراد اوتیسم کند. افراد اوتیسم هرگز در این زمینه بهطور کامل موفق نخواهند بود، صرفاً به دلیل تفاوتهای مغزی آنها و این قابل درک و پذیرش است، امّا اگر این زمینهای است که آنها میخواهند در آن پیشرفت کنند، گفتار درمانی میتواند تفاوتها و بهبودها چشمگیری در آنها ایجاد کند.
زبان اجتماعی
تفسیر و درک لحن کلام تنها یکی از حوزههای ارتباط اجتماعی است که میتواند در گفتاردرمانی مورد هدف قرار گیرد. گفتاردرمانی برای زبان اجتماعی همچنین میتواند بر موارد زیر تمرکز کند؛
1- تمرین توجه اشتراکی، زمانی است که دو نفر با هم درگیر یک کار هستند.
2- نوبت گرفتن در مکالمه، که به هر دو نفر فرصت میدهد تا بدون اینکه حرف یکدیگر را قطع کنند صحبت کنند.
3- ماندن در موضوع مکالمه، که سبب میشود هر دو نفر نظرات مناسبی ارائه دهند و سؤالات مرتبطی را از یکدیگر بپرسند.
4- استفاده از ارتباطات غیرکلامی، که به معنای استفاده از حرکات، حالات چهره و تماس چشمی در صورت لزوم برای برقراری ارتباط آسان و واضح پیامها است.
5- تمرین جوک، طعنه و زبان مجازی، که تفسیر و درک این اشکال زبان برای کودکان اوتیسم دشوار است، بنابراین تمرین این موارد برای این کودکان مفید است.
با اینحال باید به داشته باشیم که ارتباطات اجتماعی یک فرد اوتیسم حتی با وجود گفتاردرمانی نیز متفاوت از یک فرد بدون اوتیسم است و این مسئله بهدلیل وجود تفاوت در سیستم اعصاب مرکزی، نحوه پاسخدهی مغز به محرکها و پردازش اطلاعات است.