کارکردهای اجرائی چه هستند؟

کارکرد‌های اجرائی، کارکردهای عالی شناختی و فراشناختی هستند که مجموعه‌ای از توانایی‌های عالی شامل بازداری پاسخ، کنترل هیجان، انعطاف‌پذیری شناختی، حافظه فعال، آغازگری و توجه مستمر را تشکیل می‌دهند. بررسی‌های تحولی کارکردهای اجرائی نشان داده است که این کارکردها از همان دوران اولیه رشد (احتمالاً پایان سال اوّل زندگی) به تدریج رشد می‌کنند و در سال‌های 2 تا 5 سالگی تغییرات بسیار مهمی در آن‌ها رخ می‌دهد؛ در 12 سالگی عملکرد کودک در کارکرد‌های اجرائی تا حد زیادی مشابه عملکرد بزرگسالان است. نتیجه‌ی مهم دیگری که با بررسی تحولی کارکردهای اجرائی بدست آمده‌است، نشان می‌دهد که اختلال‌های رشدی-تحولی (برای مثال اختلال طیف اتیسم، اختلال بیش‌فعالی-کمبود توجه، اختلال یادگیری و … ) ممکن است به نوعی با آسیب در بخش‌های کارکردهای اجرائی همراه باشند. برای شناخت بهتر و درک میزان تاثیرگذاری این کارکردها در رفتار‌های روزمره بهتر است به تعریف هر از توانایی‌های زیرمجموعه کارکردهای اجرائی بپردازیم و مثال‌هایی از آن را ارائه دهیم

در مقالات بعدی به بررسی کارکردهای اجرائی در کودکان طیف اتیسم  و بهبود برخی از این مهارت ها خواهیم پرداخت.

کارکردهای اجرائی
کارکردهای اجرائی در مهارت های مختلفی نقش دارند.

تعریف کارکردهای اجرائی:

بازداری پاسخ

به مقاوت و ظرفیت فکرکردن قبل از بیان یک حرف و یا انجام یک رفتار می‌گویند؛ در واقع مدّت زمانی را که ما برای ارزیابی وضعیت و چگونگی تاثیر احتمالی رفتارمان بر دیگران، صرف می‌کنیم و یا به‌عبارتی میزان مقاومت ما برای ارزیابی وضعیت و سپس بیان و یا انجام یک رفتار را بازداری پاسخ می‌گویند. نمونه‌های عینی از نقص این توانایی را می‌توان در افرادی مشاهده کرد که بدون تفکر عمل می‌کنند، برای رسیدن به هدف و بیان منظور خود کلام و فعالیّت دیگران را قطع می‌کنند، و یا در کلاس‌های درس ضعف در این توانایی را می‌توان در دانش‌آموزان و یا دانشجویانی مشاهده کرد که به‌طور ناگهانی و بدون تایید معلم، پاسخ سوالات را بیان می‌کنند.

کنترل هیجان

در تعریفی خلاصه کنترل هیجان به معنای توانایی مدیریت احساسات برای رسیدن به اهداف، تکالیف و یا کنترل رفتار (که ممکن است در پی تجربه‌ی احساسی به‌خصوص رخ دهد) است. مثال‌هایی از این توانایی را می‌توان به‌خوبی در افرادی مشاهده کرد که به‌سرعت ناراحت و یا خشمگین می‌شوند و یا واکنشی بیش‌ازحد انتظار به برخی مشکلات اعم از کوچک و یا بزرگ دارند. این دسته از افراد بسیار تحریک‌پذیر هستند، به سختی آرام می‌شوند و اتفاقاتی کوچک ممکن است آن‌ها را به‌شدّت عصبانی، ناراحت و یا مضطرب کند.

کارکردهای اجرائی
کارکردهای اجرائی برای بسیاری از مهارت‌ها مهم هستند

انعطاف‌پذیری شناختی

به توانایی فرد برای انتقال به برنامه جدید در مواجهه با یک مشکل، اطلاعات جدید و یا خطاها می‌گویند. این مهارت بسیار در سازگاری افراد در شرایط مختلف، به‌هنگام تغییر شرایط و یا روبه‌رو شدن با موقعیت‌های جدید تاثیرگذار است. توانایی انتقال آموزشی، زیرمجموعه‌ای از این توانایی است که در محیط‌های آموزشی تعریف می‌شود؛ انتقال آموزشی به‌معنای توانمندی کودک و یا یادگیرنده برای اتمام یک تکلیف و رفتن به تکلیف دیگر است. کودکان و یا افرادی که در توانایی انعطاف‌پذیری شناختی دچار نقص هستند، پذیرای تغییرات در برنامه و روند کار خود نیستند، هرتغییری در برنامه‌ی آن‌ها می‌تواند سبب ناراحتی و یا آشفتگی آن‌ها شود. گویی که آن‌ها در یک فعالیّت و یا تکلیف گیر می‌کنند، و تمایلی به تغییر برنامه و یا فعالیّت خود ندارند. افرادی با نقص در این توانایی اکثراً در مواجهه با مشکلات و مسائل مختلف، نمی‌توانند به بیش از یک راه‌حل فکر کنند و تنها یک راه‌حل برای هر مشکل و مسئله‌ای ارائه می‌دهند.

حافظه فعال

به‌ توانایی نگهداری و حفظ اطلاعات در حافظه و بازیابی آن‌ها در حین انجام یک تکلیف پیچیده و یا در زمان مناسب، می‌گویند. زمانی که ما اطلاعات و یا دانشی نسبت به موضوعی خاص را کسب می‌کنیم، و در زمان و موقعیت مناسب آن اطلاعات و دانش را بازیابی می‌کنیم و در شرایط جدید آن‌ها را به‌کار می‌گیریم، در واقع از حافظه فعال خود استفاده کرده‌ایم. فراموش‌ کردن جهت‌ها به‌هنگام جهت‌یابی و یا یافتن یک مقصد، جا گذاشتن وسایل شخصی مختلف در خانه، محل‌کار و یا مدرسه، فراموش کردن تحویل کارها و یا تکالیف و یا حتی فراموش کردن زمان تحویل و یا انجام آن‌ها نمونه‌هایی عینی از نقص توانایی حافظه فعال در افراد است.

آغازگری

توانایی انجام یک تکلیف و یا یک پروژه در زمان مناسب و به‌موقع آن به‌طور موثر را توانایی آغازگری گویند. زمانی که فردی کارهایش را به تعویق می‌اندازد، هر کار و یا تکلیف سختی را با تاخیر آغاز می‌کند، وظایف و تکالیف بلندمدتّش را تا آخرین لحظه به تعویق می‌اندازد و یا ترجیح می‌دهد که با داشتن کاری دشوار، وقتش را در شبکه‌های اجتماعی و یا یا فعالیّت‌های سرگرم‌کننده سپری کند، می‌توان بیان کرد که این فرد دچار نقص در توانایی آغازگری است. او هرکاری را به تعویق می‌اندازد و یا توانایی و همّت لازم برای شروع یک فعالیّت، تکلیف و یا وظیفه‌ی خاص را ندارد.

 

کارکردهای اجرائی
آغازگری یکی از مهارت های کارکردهای اجرائی است

توجه مستمر

آخرین توانایی از مجموعه کارکردهای اجرائی، توانایی توجه مستمر است؛ این توانایی به معنای داشتن قابلیّت و توانایی حفظ توجه خود به یک وضعیت خاص، تکلیف، برنامه و یا غیره، حتی در صورت حضور محرک‌های حواس‌پرت‌کننده، خستگی و یا بی‌حوصلی است. مثال‌هایی از نقص این توانایی را می‌توان در افرادی یافت که قبل از به‌پایان رساندن یک فعالیّت و یا تکلیف خسته می‌شوند و آن را ناتمام رها می‌کنند، افرادی که به انجام تکالیف متعدد و مختلف می‌پردازند بدون آن‌که یکی از آن‌ها را به درستی به پایان برسانند. گیجی و یا خیال‌پردازی بیش‌از حد از دیگر نشانه‌های نقص در این توانایی است.

با‌توجه به تعریف هر یک از توانایی‌های کارکرد‌های اجرائی و مثال‌های مرتبط به هر یک از آن‌ها، می‌توان مثال‌هایی از نقص این توانایی‌ها را در کودکان و یا افراد با اختلال طیف اتیسم، اختلال بیش‌فعالی-کمبود توجه و یا سایر اختلال‌های رشدی-تحولی یافت. حال شاید بتوان به‌خوبی برخی از رفتار‌های این کودکان به‌ویژه کودکان با اختلال طیف اتیسم را درک کرد؛ برخی از کودکان اتیسم واکنش‌های ناگهانی به برخی از اتفاقات می‌دهند، گاهی کودکان اتیسم واکنش احساسی نامرتبط با شرایط حاضر را بروز می‌دهند، این کودکان معمولاً در شروع فعالیّت و یا تکالیف جدید دچار مشکل هستند، کودکان اتیسم گاهی در حفظ اطلاعات و استفاده از آن‌ها در موقعیت‌های جدید، شروع یک فعالیّت بدون حمایت و یا حفظ مستمر توجه خود بر روی یک تکلیف دچار مشکل هستند. رد همه‌ی این مشکلات و چالش‌های رفتاری را می‌توان در نقص توانایی‌های مرتبط با کارکردهای اجرائی در این کودکان یافت.