سندرم آسپرگر چیست؟ امروزه سندرم آسپرگر، دیگر یک تشخیص مستقل نیست؛ سندرم آسپرگر بخشی از اختلال طیف اوتیسم است. بهعبارت دیگر، افرادی که علائم و نشانههای سندرم آسپرگر را دارند، تشخیص اختلال طیف اوتیسم را دریافت میکنند. درگذشته، سندرم آسپرگر متفاوت از اختلال طیف اوتیسم درنظرگرفته میشد؛ امّا امروزه دیگر تشخیص جداگانهای برای سندرم آسپرگر وجود ندارد. علائم و نشانههایی که زمانی بخشی از تشخیص سندرم آسپرگر بودند، اکنون در زیر مجموعه اختلال طیف اوتیسم قرار میگیرند. تفاوتهای تاریخی بین سندرم “آسپرگر” و آنچه “اختلال طیف اوتیسم” درنظرگرفته میشود وجود دارد. با اینحال، بهتر است اکنون با مطالعه این مقاله بدانیم که سندرم آسپرگر دقیقا چیست و چرا اکنون بخشی از اختلال طیف اوتیسم محسوب میشود.
مطلب پیشنهادی: اوتیسم چیست؟
اختلال طیف اوتیسم چیست؟
شاید در اولین گام بهتر است که اختلال اوتیسم را تعریف کنیم و پاسخی واضح به پرسش “اختلال اوتیسم چیست؟” ارائه کنیم؛ این اختلال که گاهاً اختلال طیف اوتیسم نیز نامیده میشود، یک بیماری نیست. اوتیسم یک اختلال پیچیده و مادامالعمر است که شامل مشکلات ارتباطی و رفتاری مختلف میشود. اوتیسم اختلالی است که در غالب یک طیف تعریف میشود؛ به این معنا که این اختلال، مهارتهای مختلف کودک همچون مهارتهای ارتباطی، کلامی، یادگیری و … را در درجات مختلفی (بیشتر یا کمتر) تحتتأثیر قرار میدهد.
هر فرد با اختلال طیف اوتیسم به طور متفاوتی تحتتأثیر این اختلال قرار میگیرد؛ برخی افراد ممکن است تنها در مهارتهای اجتماعی، یادگیری و ارتباط دچار مشکل باشند و برخی دیگر ممکن است حتی در کارهای روزمرهی خود نیز، نیاز به کمک و حمایت از سوی والدین یا سایرین داشته باشند. همین موضوع سبب شدهاست که اختلال اوتیسم در یک طیف و در سطوح مختلف تعریف شود.
سطوح اختلال طیف اوتیسم شامل:
- سطح یک: نیازمند حمایت
- سطح دو: نیازمند حمایت زیاد
- سطح سه: نیازمند حمایت بسیار زیاد
فراموش نکنید که همه کودکان با اختلال طیف اوتیسم علائم یکسانی از اوتیسم را نشان نمیدهند و هر یک در هر سطحی از اوتیسم که هستند توانمندیها و نقاط قوت و ضعف منحصربهفردی دارند. برخی از نشانههای اختلال طیف اوتیسم، باتوجه به طیف بودن این اختلال، مشکلات مستمر در ارتباطات و تعاملات اجتماعی و الگوهای تکراری در رفتار، علایق و فعالیتها است.
این کمبودها و نقصها میتوانند با شدتهای متفاوت و در مهارتهای متفاوتی ظاهر شوند؛
مثلاً ضعف در برقراری تعاملات اجتماعی کلامی و غیرکلامی ممکن است با نشانههای زیر در کودک بروز کند؛
- به صدازدن اسمش واکنشی نشان ندهد،
- از برقراری تماس چشمی اجتناب کند،
- در مهارتهای زبانی تأخیر دارد و یا برخی کلمات را بهطور کلیشهای تکرار کند.
سن تشخیص اوتیسم و شدّت علائم اوّلیه اوتیسم بسیار متفاوت است، به همین دلیل اوتیسم را یک طیف مینامند. برخی از علائم اوتیسم در کودکان و برخی از نوزادان در ماههای اوّل قابل مشاهده است، اما سایر علائم تا سن ۲ تا ۳ سالگی آشکار میشود. تمامی کودکان با اختلال طیف اوتیسم، همهی علائم را نشان نمیدهند و ممکن است تنها برخی از ویژگیها و علائم اوتیسم را دارا باشند؛ به همین دلیل است که ارزیابی حرفهای بسیار ضروری است.
سندرم آسپرگر چیست؟
در سال 1944، توجه یک متخصص اطفال در وین به نام هانس آسپرگر به برخی رفتارهای غیرعادی در کودکان جلب شد. این کودکان از هوش و رشد زبانی معمولی برخوردار بودند، اما در برقراری ارتباط اجتماعی و تعاملات اجتماعی متناسب با سن خود، مانند چالشهایی که در کودکان با اختلال طیف اوتیسم دیده میشود، مشکل داشتند. علائم آنها بسیار کمتر از علائم کودکان اوتیسم بود و عدم تأخیر زبانی آنها متمایز از اختلال اوتیسم بود. سندرم آسپرگر (یا اختلال) در سال 1994 جدا از اوتیسم و سایر اختلالات رشد عصبی به نسخه چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، اضافه شد.
با این حال، کمتر از 20 سال بعد، در سال 2013، این تشخیص حذف شد تا در زیر چتر گستردهتر اختلال طیف اوتیسم قرار گیرد. بنابراین آیا این باعث میشود که آسپرگر همان اوتیسم باشد؟ دقیقاً نه، در حالی که آسپرگر اکنون بهعنوان زیرمجموعه اختلال طیف اوتیسم در نظر گرفته میشود، علائم آن به اندازه تشخیص اختلال اوتیسم شدید و فراگیر نیست.
تا قبل از سال ۲۰۱۳ پزشکان سندرم آسپرگر را بهعنوان یک بیماری ذهنی جداگانه در نظر میگرفتند. اما با انتشار جدیدترین نسخه کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی نحوه طبقهبندی آن تغییر کرد. امروزه سندرم آسپرگر از نظر روانپزشکی دیگر بهصورت مستقل تشخیص داده نمیشود؛ بلکه اکنون بخشی از یک دسته گستردهتر به نام اختلال طیف اوتیسم است. چراکه از نظر مشکلات مربوط بهسلامت روان، علائم مشترکی دارند. البته قابلذکر است که شدت علائم در این وضعیت نسبت به انواع دیگر اختلالات طیف اوتیسم کمتر است و مبتلایان آن قدرت عملکرد بالاتر و بهتری دارند.
اخیراً در DSM-5 به یک تشخیص جدید به نام «اختلال ارتباط اجتماعی عملگرا» اشاره شده است که از نظر علائم دارای همپوشانی زیادی با سندرم آسپرگر است. پزشکان از آن برای توصیف افرادی که در گفتگو و نوشتن مشکل دارند، اما از هوش طبیعی برخوردارند استفاده میکنند.
سندرم آسپرگر
نام قبلی یک ناتوانی رشدی است که بر نحوه رفتار افراد، دیدن، درک جهان و تعامل با دیگران تأثیر می گذارد. افراد با این ناتوانی رشدی ممکن است علائق خاص، رفتارهای تکراری داشته باشند و نسبت به ورودی حسی کمتر یا بیش از حد واکنش نشان دهند. افرادی که قبلاً به سندرم آسپرگر تشخیص داده شده بودند، از سال 2013 به عنوان یک نوع اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا تشخیص داده شد. دیگر تشخیص جداگانه ای برای سندرم آسپرگر وجود ندارد، اگرچه برخی از افراد ممکن است ترجیح دهند به استفاده از این اصطلاح ادامه دهند.
افراد به سندرم آسپرگر که اکنون به عنوان یک نوع اختلال طیف اوتیسم با عملکرد بالا تشخیص داده می شود، از مهارت های شناختی و زبانی خوبی برخوردار هستند. با این حال، آنها هنوز مشکلاتی را در ارتباط و تعامل اجتماعی تجربه می کنند و رفتارهای تکراری نشان می دهند. درک این نکته مهم است که هر فرد با سندرم آسپرگر – و به طور کلی اختلال طیف اوتیسم متفاوت است، به همین دلیل است که افراد با این وضعیت اکنون به عنوان افراد در یک طیف شناخته می شوند.
آیا آسپرگر همان اوتیسم است؟
سندرم آسپرگر یکی از اختلالات عصبی است که بهعنوان بخشی از اختلال طیف اوتیسم شناخته میشود. از نظر متخصصان روانپزشکی این سندرم به دلیل شدت علائم خفیفتر خود، در انتهای طیف در نظر گرفته میشود. این سندرم (که بهعنوان اختلال آسپرگر نیز شناخته میشود) اولینبار در دهه ۱۹۴۰ توسط هانس آسپرگر پزشک متخصص اطفال وین مطرح شد. وی رفتارهایی مانند اوتیسم و مشکلات مربوط به مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را در پسرانی مشاهده کرد که دارای هوش طبیعی و قابلیت تکامل مهارت زبانی بودند.
علائم سندرم آسپرگر کدام است؟
در حالی که افراد با سندرم آسپرگر اغلب دارای هوش متوسط یا بالاتر از حد متوسط هستند و مهارتهای زبانی خوبی دارند و میتوانند خلاق باشند، اما اغلب زندگی برایشان سخت است. به ویژه، این افراد برای برقراری ارتباط و تعامل با افراد دیگر مشکل دارند.
- مشکل در برقراری ارتباط کلامی یا غیرکلامی، مانند تماس چشمی یا با کنایه حرفزدن
- مشکل در برقراری رابطه اجتماعی بلندمدت با همسالان
- علاقه نداشتن به شرکت در فعالیتهای گروهی
- واکنش نداشتن یا واکنش حداقلی به تعاملات اجتماعی یا عاطفی
- داشتن علاقه شدید و همیشگی به یک مسئله مشخص
- پایبندی شدید به رفتارهای روزمره یا آیینی
- رفتارها یا حرکات تکراری
- علاقه شدید به جنبههای خاصی از اشیای مختلف
- مشکل در حفظ روابط، شغل یا سایر جنبههای زندگی روزمره به دلایل مذکور
- و البته تأخیر نداشتن در یادگیری زبان یا رشد شناختی که در سایر شرایط رشدی عصبی مشابه وجود دارند
به عنوان مثال، آنها اغلب:
- قوانین یا نشانههای اجتماعی را درک نمیکنند.
- به روشی غیرعادی صحبت میکنند، مانند استفاده از زبان رسمی، بلند بودن بیش از حد یا استفاده از صدای یکنواخت.
- دوستیابی برایشان سخت است.
- به سختی میتوانند متوجه شوند که دیگران چگونه فکر میکنند.
- این مشکلات میتوانند فرد با سندرم آسپرگر را به سمت احساس اضطراب، سردرگمی و سرخوردگی سوق دهند.
علاوهبراین، افراد با سندرم آسپرگر اغلب:
- یک روال یا روتین سفت و سخت دارند یا رفتارهای خاصی را تکرار میکنند.
- روی موضوعات خاص متمرکز میشوند و وقتی موضوعات دیگر مورد بحث قرار میگیرد توانایی تمرکز و بحث کردن را ندارند.
- ممکن است به نور شدید یا صداهای بلند حساس باشند.
بااینحال، شما نمیتوانید تشخیص دهید که آیا فردی به سادگی از روی ظاهر آنها میتواند تشخیص دهد که آیا این افراد ضعف یا مشکلی دارند یا خیر.
اختلال طیف اوتیسم چه علائمی دارد؟
- تفاوتهایی در پردازش تجربیات حسی، مانند صدا یا لمس؛
- تفاوتهایی در سبک یادگیری و رویکردهای حل مسئله، مانند یادگیری سریع مسائل پیچیده و دشوار، اما درعینحال مشکل در انجام کارهای روزمره؛
- علایق ویژه عمیق و پایدار به بعضی مسائل خاص؛
- حرکتها یا رفتارهای تکراری، مانند تکاندادن مداوم دست یا جلو و عقب رفتن؛
- تمایل شدید به حفظ برنامههای روزمره یا برقراری نظم؛
- مشکل در پردازش و ایجاد ارتباط کلامی یا غیرکلامی، مانند مشکل در بیان افکار با استفاده از کلمات، یا مشکل در نمایش احساسات؛
- عدم توانایی در پردازش یا بهکارگیری زمینههای تعاملی اجتماعی عصبی، مانند جوابدادن به شخصی که سلام و احوالپرسی کرده است.
چگونه سندرم آسپرگر با اختلال طیف اوتیسم مقایسه میشود؟
سندرم آسپرگر از جهاتی با اختلال طیف اوتیسم متفاوت است. کودکان با سندرم آسپرگر ممکن است علائم کمتری داشته باشند و تاخیر زبانی نداشته باشند. در واقع، افراد با سندرم آسپرگر ممکن است حتی مهارتهای گفتاری و زبانی پیشرفته داشته باشند، اما زبان عملگرایانهی آنها ضعیف یا مناسب تعاملات اجتماعی نیست.
بهعنوانمثال، آنها ممکن است بدون توجه به علاقهی طرف مقابل، موضوع مورد علاقه خود را توضیح دهند، یا ممکن است بهسبب صداقت بیشازحد خود، به کسی توهین کنند. مغز آنها ممکن است درحال پردازش یا درک چگونگی تأثیر رفتارشان بر دیگران نباشد. آنها همچنین ممکن است در درک شوخ طبعی، طعنه و همدردی مشکل داشته باشند و ممکن است تمایل داشته باشند که مسائل را بیش از حد تحت اللفظی بیان کنند یا اصطلاحات را به شدت سیاه و سفید تفسیر کنند.
وقتی صحبت از توانایی شناختی و سندرم آسپرگر در مقابل اختلال طیف اوتیسم میشود، افراد با سندرم آسپرگر، طبق تعریف این اختلال، نباید دارای اختلال شناختی “بالینی قابل توجه” باشند. درواقع، بسیاری از افراد با این اختلال دارای توانایی شناختی متوسط یا پیشرفته هستند. یک مطالعه نشان میدهد که “معمولاً، افراد با سندرم آسپرگر، بهره هوشی کلامی بالاتر از متوسط از خود نشان میدهند” و “در آزمون استدلال سیال عملکرد بهتری دارند”.
توجه داشته باشید که اکنون سندرم آسپرگر از تشخیصهای تخصصی حذف شده است؛ اکنون سندرم آسپرگر زیر چتر اختلالات طیف اوتیسم قرار دارد و این دسته از کودکان معمولاً با عنوان اختلال اوتیسم عملکرد بالا، تشخیصگذاری میشوند.
چه تفاوتهایی بین اوتیسم و آسپرگر وجود دارند؟
سندرم آسپرگر، بهعنوان اختلال آسپرگر شناخته میشود، یکی از گروههای اختلالات عصبی است که بر روی رفتار فرد، استفاده از زبان و ارتباطات و الگوی تعاملات اجتماعی تأثیر میگذارد. اختلال آسپرگر، قبلاً بهعنوان یکی از اختلالات طیف متفاوت اوتیسم شناخته شده بود، هرچند سندرم آسپرگر در حالت خفیفتری قرار دارد. هنوز اختلافنظر وجود دارد که آیا سندرم آسپرگر باید بهعنوان یک موجودیت بالینی جداگانه در نظر گرفته شود، یا بهسادگی نشاندهنده یک نوع کارآمد از اوتیسم است.
سندرم آسپرگر، در پسران پنج برابر بیشتر از دختران است؛ در سالهای اخیر، تعداد اختلالات طیف اوتیسم به طور چشمگیری افزایشیافته است و دلیل آن مشخص نیست. تازهترین مطالعات نشان میدهد که یکی از هر 110 کودک در ایالات متحده، دارای اختلال طیف اوتیسم است. بر اساس مجموع تعداد کودکان مبتلا به اختلالات اوتیسمی، دو نفر و نیم از هر 1000 کودک، مبتلا به سندرم آسپرگر هستند.
راه های تشخیص سندرم آسپرگر چیست
اینکه سندرم آسپرگر چیست و از چه زمانی قابل تشخیص است از مهمترین سوالاتی است که معمولا برای والدین مطرح میشود. این سندرم از دوران کودکی قابل تشخیص است. بااینحال، برخی از افراد تا زمان بزرگسالی تشخیصی دریافت نمیکنند.
اگر فکر میکنید فرزند شما ممکن است به سندرم آسپرگر مبتلا باشد، ممکن است بخواهید با پزشک کودک خود صحبت کنید. از آنجایی که سندرم آسپرگر اکنون به عنوان نوعی اختلال طیف اوتیسم تشخیص داده میشود، ممکن است شما را به یک متخصص پزشکی برای تشخیص اختلال طیف اوتیسم یا به تیمی از متخصصان بهداشتی که در ارزیابی کودکان با هم کار میکنند ارجاع دهند.
هیچ آزمایش خاصی برای تشخیص سندرم آسپرگر وجود ندارد.
یک متخصص یا تیم پزشکی با شما و فرزندتان و سایر اعضای خانوادهتان صحبت میکند و فرزند شما را بررسی میکند تا ببیند آیا معیارهای خاصی برای سندرم آسپرگر دارد یا خیر.
ارزیابی معمولاً شامل سؤالاتی در مورد تواناییهای اجتماعی و عاطفی، مهارتهای ارتباطی، تواناییهای یادگیری، مهارتهای حرکتی و علایق خاص میشود.
افراد ممکن است متوجه شوند که تشخیص سندرم آسپرگر در بزرگسالی به آنها کمک میکند تا تشخیص دهند که مشکلات رفتاری، ارتباطی و روابط آنها ناشی از این سندرم است. تشخیص میتواند به آنها کمک کند تا درک کنند، سندرم آسپرگر چیست، چه علائمی دارد و چگونه تشخیص داده میشود. همچنین به این افراد کمک میکند تا بتوانند با توجه به مشکلی که دارند، انتخابهای تحصیلی و شغلی مناسبتری داشته باشند.
چگونه میتوانم به فرزندم در مدیریت سندرم آسپرگر کمک کنم؟
با حمایت و تشویق، کودکان با سندرم آسپرگر اغلب میتوانند زندگی کامل و مستقلی داشته باشند. ممکن است متوجه شوید که فرزندتان اگر مدتی را تنها بگذراند یا ورزش کند، بهتر از پس شرایط مختلف زندگی بر میآید. کودک، همچنین ممکن است با تکنیک های تنفس یا موسیقی آرامش بخش آرامش یابد.
درمانها و مداخلات سندرم آسپرگر چیست و کدام روشها بیشتر میتوانند کمککننده باشند؟
درمانها و مداخلات عبارتند از:
- درمانهایی مانند کاردرمانی، فیزیوتراپی و آسیبشناسیگفتار.
- درمانهای روانشناختی مانند درمان شناختی رفتاری (CBT)، که اضطراب را کاهش میدهد.
- برنامه داستانهای اجتماعی، که موقعیت های اجتماعی را توضیح می دهد.
- برنامههایی که مهارتهایی را برای والدین و فرزندان فراهم میکند.
- داروهایی برای علائمی خاص مانند بیش فعالی، اضطراب، پرخاشگری و تیک.
این درمانها میتوانند به روشهای بسیار عملی کمک کنند.
تاریخچهی سندرم آسپرگر چیست؟
سندرم آسپرگر از نام هانس آسپرگر، یک پزشک در وین گرفته شده است. در دهه 1940، آسپرگر اولین کسی بود که به الگوی مسائل اجتماعی در برخی از کودکان تحت مراقبت خود توجه کرد که اکنون این سندرم را تعریف میکند. بسیاری از اطلاعاتی که کارشناسان در مورد آسپرگر، امروزه میدانند، از نتیجه تلاشهای هانس آسپرگر میآیند.
سخن پایانی
تشخیص زودهنگام می تواند به افراد مبتلا به آسپرگر کمک کند تا نیازهای حمایتی کلیدی خود را شناسایی کنند و مهارت هایی را برای هدایت تعاملات اجتماعی و سایر جنبه های زندگی روزمره بیاموزند. اکثر بزرگسالان با آسپرگر کار می کنند و به طور مستقل زندگی می کنند. مانند هر کس دیگری، افراد مبتلا به آسپرگر چالش ها و نقاط قوت خود را دارند. یک پزشک، متخصص سلامت روان، یا متخصص می تواند راهنمایی هایی را برای شناسایی نیازهای منحصر به فرد فرزند شما و ایجاد یک برنامه حمایتی برای پاسخگویی به آنها ارائه دهد.