ارتباط با کودکان اوتیسم; ارتباط یک نیاز اساسی در کودکان است. گاهی شما از تمام استراتژیهایی که متخصصانتان توصیه میکنند استفاده میکنید، اما با این وجود پیشرفت خوبی را در ارتباط با کودک خود تجربه نمیکنید. بدترین بخش این است که تعامل میتواند برای هر دوی شما بسیار وحشتناک باشد.
ارتباط با کودکان اوتیسم
بسیاری از راهبردهایی که به شما آموزش داده شده است شامل تشویق، فشار یا نگهداشتن زیاد یا دادن آنچه که کودک نوپا میخواهد تا زمانی که یک عمل ارتباطی خاص (اغلب یک کلمه) ایجاد کند، میتواند کاربردی باشد. این استراتژیها منطقی به نظر میرسند، امّا در درون شما، چیزی درست به نظر نمیرسد.
مطلب پیشنهادی: راهبردهایی برای پذیرش روش یادگیری دیداری
امّا آیا میتوانید برای ارتباط با کودکان اوتیسم نوپا، خود او را وادار به صحبت کنید؟
راهبردهایی که معمولاً آموزش داده میشوند، اشکال متعددی از تلقین و خودداری هستند و در ظاهر کاملاً معنادار هستند؛ آیا بهنظر شما نیز چنین است؟ کودک نوپای شما صحبتکردن را یاد نخواهد گرفت، مگر اینکه با راهبردهایی همچون عبارات “من میخواهم ___”، “از کلمات خود استفاده کنید” یا روند ندادن چیزی به کودک تا زمانی که او از کلمات برای آن استفاده کند، مجبورش کنید صحبت کند؛ درست است؟
با اینحال، اگر راه دیگری برای سوق دادن کودک نوپایتان به سمت صحبت کردن وجود داشته باشد، چه؟ راهی که هم برای شما و هم برای کودک نوپاتان احساس بهتری داشته باشد؟ راهی که نه تنها ارتباط بیشتری را با کودک نوپا ایجاد میکند، بلکه ارتباط بیشتری با شما نیز ایجاد میکند؟
چه پیش میآید هنگامی که از رویکردی استفاده میکنید که بسیار افتضاح است و پیشرفت محدودی را مشاهده میکنید. انگار که رویکرد در سطحی کار میکنید که برای کودک نوپاتان بسیار بالاست، در صورتی که باید دقیقاً در سطحی بود تا کودکتان بتواند شما را درک کند و شما او را درک کنید.
کودکان نوپا با اختلال اوتیسم هنوز ارزش، هدف و لذّت ارتباط را درک نکردهاند. وظیفه ما این است که به آنها بیاموزیم که احساس خوبی دارد و ارزشش را دارد. با این حال، این بخش مهمّیاست که اغلب توسط متخصصین نادیده گرفته میشود.
کودکان نوپا با ویژگیهای اوتیسم هنوز نمیدانند که ارتباط هدفی دارد.
آنها هنوز درک نمیکنند که میتوانند با برقراری ارتباط به یک نیاز اساسی یا حتی یک ارتباط اجتماعی برسند. آنها هنوز درک نمیکنند که در فرآیند ارتباط و قدرت ارتباط خود نقش دارند. بدون کمک به آنها در درک این مؤلفههای حیاتی، چگونه میتوانند برای برقراری ارتباط طبیعی فراتر از تلقین و خودداری حرکت کنند؟ ما فشار تمرکز بر کلمات را درک میکنیم. تقریباً هر استراتژی و متخصصی آنها را تشویق میکند.
با این حال، وقتی روی کلمات تمرکز میکنیم، چه اتفاقی میافتد؟
ما ناخواسته تمام ارتباطات دیگر را که کودکان نوپا به قیمت انتظار، امید و تلاش برای آن کلمه استفاده میکنند، نادیده میگیریم. هنگامیکه ما بر کلمات تمرکز میکنیم بدون اینکه درک بنیادی محکمی از ارزش و هدف ارتباط و لذّت تعاملات رفت و برگشتی ایجاد کنیم، بهدنبال نتایج کلماتی هستیم که میآیند و میروند.
اینها کلمات غیرکاربردی، لغات تکراری/حفظ شده و کلماتی هستند که فقط زمانی به وجود میآیند که به شدّت از شما خواسته شود. بسیار مهّم است که کودک نوپای خود را قادر کنید تا قدرت ارتباط خود را درک کند تا همیشه بخواهد ارتباط را از مکانی با انگیزه درونی آغاز کند. این امر مستلزم یک تغییر دیدگاه از جانب شما است؛ اینکه کودک نوپای خود را در جایگاهی که هستند، پشتیبانی کنید تا به روشی معنادار به سمت ارتباط پیش بروید.
هنگامیکه از نگه داشتن کلمات یا نشانهها به ارزش دیدن همه ارتباطات و پاسخ دادن براساس این دیدگاه تغییر میکنید، کودک نوپا یاد میگیرد که ارتباط احساس خوبی دارد، ارزش دارد و او نقشی در فرآیند ارتباط دارد. هنگامیکه به کودک نوپای خود کمک میکنید بفهمد که ارتباط احساس خوبی دارد و قدرت در درون آن نهفته است، میل کودک نوپای خود را برای برقراری ارتباط باز میکنید؛ باز کردن راه ارتباط، آرزو و کلید پیشرفت است.
وقتی خانوادهها به ما (متخصصین و درمانگران کودکان اوتیسم) مراجعه میکنند، 99 درصد از مواقع میشنویم: ” امّا اگر من از تلقین و خودداری کردن دست بردارم و شروع کنم به آنها آنچه را که میخواهند فقط برای یک نگاه یا دسترسی یا فقط برای اینکه به سمت یک مورد متمایل شوند، بدهم، سبب میشود تا آنها به سطح ارتباطی بالاتری بروند؟ اگر آنها فقط از نگاه کردن به آن و نگاه کردن به من میتوانند آن را دریافت کنند، چرا باید کارهای بیشتری انجام دهند؟”.
اینجا تغییر دیدگاه انتقادی است؛
دلیلی وجود دارد که کودک نوپا شما پیشرفت کمیداشته است. به این دلیل است که استراتژیهایی که حول محور تمرکز بر کلمات هستند، تمایل کودک نوپای شما برای برقراری ارتباط را برانگیختهاند. درواقع، دقیقا برعکس؛ استراتژیهایی که شامل فشار و تحریک میشوند منجر به تعطیلی و انگیزه درونی اندک میشوند.
با این حال، وقتی دیدگاه خود را تغییر میدهید و رویکرد خود را در ملاقات با فرزندتان دقیقاً در جایگاهی که او قرار دارد تغییر میدهید، در حقیقت در پاسخ به ارتباطی است که کودک نوپای شما در حال حاضر ایجاد میکند و او احساس میکند تا شنیده شود و بفهمد که ارتباط چیست. تنها در این صورت است که فرآیند ارتباط برای آنها احساس خوبی پیدا میکند. وقتی به تمام ارتباطات کودک نوپاتان پاسخ میدهید، آنها شروع به برقراری ارتباطات داخلی میکنند، “وای، وقتی این کار را انجام دادم، این را دریافت کردم. این احساس خیلی خوبی داشت، من دوباره این کار را انجام خواهم داد.”
هرچه بیشتر به تمام ارتباطات کودک نوپا خود پاسخ دهید، کودک نوپا شروع به احساس پاداش درونی طبیعی در تعاملات شما میکند.
به این ترتیب است که تمایل کودک نوپای شما برای برقراری ارتباط به طور طبیعی رشد و ارتقاء مییابد. اینجاست که چگونه پیشرفت پایدار و معنیدار شروع میشود، با ملاقات با کودک نوپا در جایگاهی که قرار دارند؛ در یک تعامل کوچک در یک زمان! این رویکرد، ارتباطات را از تعاملات روزانه و پرفشار که برای هیچ یک از شما احساس خوبی ندارد، به تعاملات طبیعی و معناداری که ارتباط را تقویت میکند، منتقل میکند. رابطه شما با کودک نوپایتان به رابطهای تغییر میکند که در آن ارتباط بسیار بیشتری امکان پذیر است!
در زیر 5 نکته برای شروع آورده شده است:
1. دیدگاه خود را از تمرکز مداوم بر کلمات، نشانهها یا هر انتظار ارتباطی خاص به این موضوع تغییر دهید که کلمات تنها یک قطعه کوچک در فرآیند کلی ارتباط هستند.
2. تمام انتظارات، فشارها و انگیزهها را از بین ببرید، همانطور که یاد میگیرید درک کنید که کودک نوپا چگونه از قبل با شما ارتباط برقرار میکند؛
این به این معنی است که شما از آنها نمیخواهید کاری انجام دهند به جز کاری که انجام میدهند تا به آنچه میخواهند برسند. شما به هیچ وجه با عبارات “من میخواهم____” یا الگوبرداریهای زیادی از کلمه با توقع تحریک نمیکنید. درعوض با آنها در سطحی که هستند ارتباط برقرار میکنید، با توجه به ارتباطی که در حال حاضر با شما دارند و به آنها پاسخ میدهید، به آنها کمک میکنید یاد بگیرند که روشی که اکنون در حال برقراری ارتباط هستند دارای قدرت است. تنها راهی که آنها میتوانند این قدرت را بیاموزند این است که آنها را دقیقاً در جایی که هستند، همینجا و همین حالا، بارها و بارها ملاقات کنند.
3. مراقب کودک نوپا خود باشید؛
به تمام ارتباطاتی که کودک نوپای شما از قبل استفاده میکند توجه کنید. وقتی آن “موز” را روی کابینت میبینند، به سمت آن خم میشوند؟ نزدیکتر میشوند؟ آیا آنها به موز نگاه میکنند سپس به شما نگاه میکنند؟ میرسند؟ آیا آنها صدا میکنند؟ به همه این موارد توجه کنید و بدانید که همه آن ارتباطی است که به اندازه یک کلمه ارزشمند است! جایی که کودک نوپای شما اکنون در حال برقراری ارتباط است، جایی است که میل درونی در آن ظاهر میشود، و وقتی آن را میبینید و به آن پاسخ میدهید، در مسیر تغییر هستید.
4. به ارتباطات آنها هر چه که هست سریع و مثبت پاسخ دهید؛
طوری پاسخ دهید که انگار یک کلمه گفتهاند! به محض اینکه کودک نوپایتان به آن “موز” نگاه کرد و دستش را به سمت آن برد، آن را به او میدهید و با صدایی مثبت میگویید: «اوه، موز را میخواهی؟ ایناهاش!” با ثبات، کودک نوپا شما شروع به درک این موضوع میکند که ارتباط میتواند قدرت داشته باشد. این آغاز پیشرفت واقعی است!
5. تمام انتظارات را کنار بگذارید!
پس از انجام این مراحل اضافه کردن انتظارات بسیار وسوسهانگیز است. این به این معنی است که منتظر باشید یا انتظار داشته باشید که بعد از اینکه “موز” را به آنها دادید و آن کلمه را الگودهی کردید، کاری انجام دهند. مراقب این موضوع باشید باید تمرین کنید که تمام انتظارات را کنار بگذارید، در غیر این صورت رویکرد شما به سرعت به فشاری که از استراتژیهای قدیمیشما ایجاد شده بود باز میگردد.
وقتی به این فرآیند اعتماد کنید و آن را بهطور مداوم انجام دهید، به زودی خواهید دید که پاسخگویی و الگوبرداری بدون فشار، تلقین یا توقع به تمایل کودک نوپایتان برای برقراری ارتباط طبیعی با شما منجر میشود.
بعد از این مبادله منتظر انجام کاری بیشتر از آنها نیستید.
شما به سادگی به آنها اجازه میدهید بدانند که آنها را شنیده و درک کردهاید. شما به سرعت به آن پاسخ میدهید، بنابراین آنها این ارتباط را برقرار میکنند که این ارتباط آنها بوده که نیاز یا خواسته آنها را برآورده کرده است. آن دست “موز” را به من رساند.
این تغییر دیدگاه تنها یکی از مواردی است که خانوادههایمان در مسیر ایجاد پیشرفت پایدار و معنادار انجام میدهند. زمانی که از یک روش تعامل با کودک نوپا به روشی کاملاً متفاوت میروید، تمرین زیادی میطلبد، امّا ارزشش را دارد. همانطور که تعاملات معمولی را که اکنون با کودک نوپا دارید تصور میکنید، آیا استراتژیهای فعلی شما به آنها کمک میکند ارزش درونی و لذّت ارتباط و تعامل را احساس کنند؟ به احتمال زیاد، خیر.
خبر خوب این است که امروز میتوانید از این پنج مرحله استفاده کنید و تفاوت را هم برای خود و هم برای کودک نوپایتان احساس کنید. وقتی دیدگاه و رویکرد خود را تغییر میدهید، کودک نوپا به روشی جدید پاسخ میدهد و پیشرفت تغییر میکند. ما هر روز آن را در برنامه آموزشی خود میبینیم. پیشرفت ارتباطات با ایجاد ارتباط و شادی، یک تعامل کوچک در هر زمان اتفاق میافتد، و هر تعاملی باعث پیشرفت معنادار و پایدار میشود!