یک کودک چگونه یاد می گیرد که خودش را دوست داشته باشد؟

کتاب دلیل پریدنم: توسط نائوکی هیگاشیدا درباره صدای درونی یک پسر سیزده‌ساله اوتیسم بی‌کلام با عملکرد بالا نوشته شده است وقتی کتاب را خواندم از بینش، پختگی و خرد این نویسنده جوان که فراتر از سال‌های عمرش بود، تحت‌تأثیر قرار گرفتم. زیرا او به این سؤال پاسخ داد: آیا دوست دارید “عادی” باشید؟

او اظهار داشت: می‌بینید که برای ما داشتن اتیسم طبیعی است؛ بنابراین نمی‌توانیم به‌طورقطع بدانیم که «عادی بودن» از نظر شما چگونه است! اما تا زمانی که بتوانیم یاد بگیریم و خودمان را دوست داشته باشیم، مطمئن نیستم که چقدر مهمه که به‌عنوان فردی عادی یا با اختلال طیف اوتیسم شناخته شویم.

چقدر برای چنین ذهن جوانی عمیق است که به این فکر کند یک کودک چگونه یاد می‌گیرد که خود را دوست داشته باشد؟ متأسفانه، جامعه از رسانه‌هایی اشباع شده است که کودکان را با پیام‌ها و تصاویر ایده‌آل غیرواقعی بمباران می‌کند و کودکان دائماً خود را با آنها مقایسه می‌کنند، این موضوع باعث می‌شود که کودکان نتوانند با خود واقعی و ارزشمند خود ارتباط برقرار کنند و آن را بپذیرند.

در مقاطعی از زندگی تمرکز بر این است که عشق‌ورزیدن خود را به دیگران نشان دهیم که این عالی است. متأسفانه، دوست‌داشتن دیگران به معنای بخشیدن از درون است و اگر هیچ‌چیز اساسی یا مثبتی در درون وجود نداشته باشد چیزی برای استفاده و به‌اشتراک‌گذاری با دیگران وجود ندارد.

همراهی در کشف و شناخت احساسی که فرزندتان از لحاظ فیزیکی، ذهنی، عاطفی و معنوی نسبت به خود دارد، به او کمک می‌کند تا احساس خود را درک کند و بتواند آن را به دیگران ابراز کند در مقابل آن احساس را از دیگران دریافت کند.

پس عشق ورزیدن از کجا شروع می شود؟

چگونه به یک کودک خردسال یاد می‌دهید که آن‌قدر خودش را دوست داشته باشد که احساس مثبتی نسبت به خود داشته باشد و درعین‌حال، روحیه‌ای خودشیفته نداشته باشد که باعث شود فرد آن‌قدر احساس حق‌به‌جانب بودن کند که منجر به بی‌تفاوتی نسبت به دیگران شود؟

من معتقدم بین گفتگو با خود و عشق به خود رابطه‌ای وجود دارد، صرف‌نظر از چالش‌ها و توانایی‌های فرزندتان، همة کودکان با یادگیری گوش‌دادن به صداهای مثبت درون‌سرشان سود یاد می‌گیرند به خود احساس خوبی داشته باشند و اگر فرزندتان این ویژگی را ندارد، باید به او کمک کنید تا آن را در خود رشد دهد.

شفقت به خود قدم خوبی برای شروع است این موضوعی است که کریستین نف  نویسنده کتاب (دلسوزی برای خود) قدرت اثبات شده مهربانی به خود، را بیان می‌کند. تحقیقات او با این استدلال مغایر است که دوست‌داشتن خود، شما را خودمحور و بی‌انگیزه می‌کند. دکتر کریستین نف، دانشیار توسعه انسانی و فرهنگ در دانشگاه تگزاس در آستین، مطالعه‌ای را تکمیل کرده است که نشان می‌دهد چگونه خود انتقادی انگیزه را تضعیف می‌کند.

گفتگوی منفی با خود حمله به خودپنداره ما است و ما احساس خطر می کنیم، به گفته دکتر نف، با انتقاد از خود، ما مهاجم و مورد حمله هستیم در نتیجه، پاسخ جنگ یا گریز را فرامی‌گیریم و هیپوتالاموس مقادیر زیادی آدرنالین و کورتیزول آزاد می‌کند و سطح استرس افزایش می‌یابد و اگر دائماً از خود انتقاد می‌کنید، بدن شما در نهایت برای محافظت از خود خاموش می‌شود و افسردگی به‌راحتی شروع می‌شود، در این شرایط عشق‌ورزیدن به خود و عشق به دیگران را از دست می‌دهند.

یکی از راه‌های تمرین شفقت به خود این است که با افزایش میزان گفتگوی مثبت با خود و به حداقل رساندن صدای درونی منفی خود، با مهربانی با خود رفتار کنید.

مطالعات نشان می‌دهند که وقتی  با افکار آرامش‌بخش در مورد خود فکر می‌کنیم، اکسی‌توسین و اندورفین ترشح می‌شوند که باعث می‌شود احساس خوبی داشته باشیم.

پس این صدا را در ذهن فرزندتان بیاورید تا شفقت و عشق‌ورزیدن را تمرین کند و روی نکات مثبت تمرکز کند. قدرت گفتگوی مثبت با خود برای کودکان در طیف اوتیسم به غلبه بر هرگونه گفتگوی منفی موجود است که ممکنه آنها را از دوست‌داشتن خود باز دارد، کمک می‌کند.

در اینجا دو فعالیت وجود دارد که می‌توانید انجام دهید تا خود انتقادی درون سر فرزندتان را ممنوع کنید تا یک تصویر مثبت‌تر از خود بکشند.

فعالیت اول:

از فرزندتان بخواهید برخی از ویژگی‌های مثبتی را که دارد مانند: صداقت، مهربانی، صبر، مراقبت، هوش و غیره را فهرست کند و به لیست ویژگی‌هایی که فکر می‌کنید او نیز دارد اضافه کنید. سپس چند ورق کاغذ خالی بردارید و روی هر کدام یک صفت بنویسید، بقیه صفحه را برای نوشتن نمونه‌هایی از نحوه نمایش این ویژگی خالی بگذارید. فرزند شما ممکن است بتواند یک فکر مثبت را شناسایی و بیان کند، مانند: “مامان به من گفت وقتی توپم را با برادرم تقسیم کردم مهربان بودم.”

اگر فرزندتان با این مشکل دست‌وپنجه نرم می‌کند، با اشاره به نحوه نمایش این ویژگی‌های مثبت، آنچه را که در مورد هر ویژگی مشاهده می‌کنید به فرزندتان بگویید و آن را یادداشت کنید مثال: وقتی منتظر نوبت خود در سرسره بودی، صبور بودی و سپس او را تشویق کنید.

این کار را با سایر اعضای خانواده و دوستانتان تکرار کنید تا فرزندتان بتواند ویژگی‌های مثبت خود را از منظرهای مختلف ببیند و یا از خواهر و برادر کودک بخواهید بنویسد: وقتی به من گفتی می‌توانم با تو بازی کنم، مهربان بودی.

همان‌طور که هر صفحه با مثال‌هایی از نحوه نشان‌دادن کیفیت‌های مختلف توسط فرزند شما بزرگ می‌شود، یک تصویری نمایان می‌شود که پر از انرژی مثبت و دوست‌داشتنی است. این برگه‌ها را در اتاق فرزندتان بگذارید و هر روز صبح قبل از شروع روز یکی از آنها را مرور کنید و یکی را شب قبل از اینکه او را در رختخواب بخوابانید. این کار مغز کودک شما را با افکاری برنامه‌ریزی می‌کند که عشق به خود را تحریک می‌کند و به ایجاد بیشتر همان افکار کمک می‌کند.

فعالیت دوم:

برخی از کودکان با اختلال اوتیسم بصری هستند و به‌صورت تصویری فکر می‌کنند. به دنبال تصاویری باشید که نشان‌دهنده تأییدی است که می‌خواهید او جذب کند از فرزندتان بخواهید به دنبال تصاویری از آنچه برای او مهم است و در آن مهارت دارد یا می‌خواهد خوب باشد، بگردد.

سپس می‌توانید با استفاده از عکس‌ها و تصاویر، یک تابلوی تصویری با فرزندتان درست کنید. انجام این فعالیت مثبت با هم نه‌تنها ارتباط شما با فرزندتان را افزایش می‌دهد، بلکه به شما بینشی نسبت به علایق او می‌دهد.

چرا موهبت عشق‌ورزیدن را گسترش نمی‌دهید و عشق به خود را برای همه اعضای خانواده ترویج نمی‌دهید؟ انجام این فعالیت‌ها را برای هر یک از اعضای خانواده در نظر بگیرید و هر هفته یا هر ماه ویژگی یک فرد متفاوت را برجسته کنید سپس عقب بایستید و رشد عشق به خود را تماشا کنید!