تنظیم هیجانات و خودتنظیمی: یک مهارت زندگی برای یادگیری
واضح است که ابزارهای تنظیم هیجان و خودتنظیمی فقط ابزارهایی نیستند که توسط یک کاردرمانگر، یک درمانگر شناختی، گفتاردرمانگر یا معلم آموزش ویژه پیشنهاد شوند، بلکه آنها یک مهارت زندگی برای همه ما هستند. در مورد آن فکر کنید، همه ما به فرزندان خود کمک میکنیم تا یاد بگیرند که چگونه در خانه و جامعه هیجانات خود را تنظیم کنند.
وقتی از رفتن به جایی هیجانزده میشوید، جلوی درب آن مکان کمی صبر میکنید و ممکن است برای چند لحظه با خود زمزمه کنید: “خوب، آرام باش.”. ممکن است چند نفس عمیق بکشید، سرعت حرکت خود را کاهش دهید و یا میزان صدای خود را تنظیم کنند، همگی این رفتارها راهبردهای خودتنظیمی هستند.
راهحلهای رفتاری در موقعیّتهای مختلف
زمان خواب؛
برای کمک به کودکانمان برای آماده شدن برای زمان خواب، ابتدا ما یک روال آرام کردن را ایجاد میکنید و آن را با کودک اجرا میکنیم؛ ممکن است او را برای یک حمام آبِگرم آماده کنیم، سپس پیژامههای راحتی برایش فراهم میکنیم، گاهی برای آنها آوازهای آرام یا لالایی میخوانیم و یا نور اتاق را کاهش میدهیم. در ابتدا ما از همتنظیمی استفاده میکنیم و سپس آنها این روال را دنبال میکنند تا آرام شوند و به تنهایی و بدون نظارت ما با خودتنظیمی بخوابند.
مراجعه به پزشک؛
زمانی که فرزندان ما نیاز به مراجعه به پزشک یا دندانپزشک دارند، ما شاهد اضطراب آنها هستیم. بنابراین ما به آنها کمک میکنیم و چند روال برای آرام کردن آنها فراهم میکنیم. ما به آنها اطلاع میدهیم که پس از ملاقات با پزشک به مکانی خواهند برده شد که از آن لذّت میبرند یا در رستورانی که غذای موردعلاقه آنها سرو میشوند، غذا خواهند خورد. ما به آنها اطمینان میدهیم که روند ملاقات با پزشک سریع خواهد بود. ما به آنها اطمینان میدهیم که با آنها در اتاق خواهیم بود. در صورت نیاز دست آنها را بگیرید. ما به آنها یادآوری میکنیم که دکتر مهربان است و آنها میتوانند در طول مدّت زمان انتظار در مطب برای ملاقات با پزشک با اسباببازی موردعلاقه خود بازی کنند. ما از راهبردهای همتنظیمی برای کمک به کاهش اضطراب آنها استفاده میکنیم.
امتحان و آزمون؛
برخی از کودکان قبل از امتحان بسیار مضطرب میشوند، بنابراین ما با تمرین، آنها را برای آماده شدن برای آزمون کمک میکنیم، ما به آنها کمک میکنیم تا احساسات خود را تنظیم کنند. ما توضیح میدهیم، این فقط یک آزمون است و اشتباه کردن اشکالی ندارد. ما به آنها اطمینان میدهیم که میتوانند گاهی اشتباه کنند. ما به آنها اطمینان میدهیم که همه چیز خوب خواهد بود و فقط برای موفقیّت در آزمون تلاش خود را کنند. این صحبتهای آرامشبخش میتواند به آنها کمک کند تا خود را تنظیم کنند.
سفر با هواپیما؛
چند نفر از ما قبل از بلندشدن در هواپیما غرق افکار خود میشویم؟ کودکان نیز اینگونه هستند. بنابراین، کولهای از اسباببازیهای جذاب، خوراکیها و بازیها را برای آنها بستهبندی میکنیم تا ترسهایشان را منحرف کنیم. ممکن است برای کمک به خود و آنها، کتابی را برای خواندن یا فیلمی را برای مشاهده در هنگام برخاستن دانلود کنیم. ممکن است از قبل تصاویری از هواپیما و چیدمان صندلیها را به کودکان نشان دهیم، و سپس تصاویری از جایی که فصد رفتن به آن را داریم نیز نشان دهیم و در مورد اینکه چقدر جذاب و هیجانانگیز خواهد بود صحبت کنیم. گاهی میتوان توجه آنها را به جای حمل و نقل بر روی سفر متمرکز کرد.
آرایشگاه؛
برخی از کودکان دوست ندارند به آرایشگاه بروند. سر و صدای گیرهها و سفت بودن شنل پلاستیکی دور گردن آنها میتواند در ابتدا کمی مضطرب کند. بنابراین، بهتر است فرزندانمان با ما به سالن آرایشگاه بیایند و ما را بههنگام کوتاهی موهایمان توسط آرایشگر تماشا کنند. آنها را با صدای موزر در خانه آشنا میکنیم. میتوانیم از آرایشگر بخواهیم که برای اوّلین بار بهتر است زمان بازدید را کوتاهتر کنیم و شاید از شنل پارچهای استفاده کنیم. سهولت در امور با همتنظیمی (تنظیم هیجانات به کمک راهنمایی و حمایت دیگران) شروع میشود و به خودتنظیمی ختم میشود.
البته ضروری است که به کودکان با اختلال طیف اوتیسم و آنهایی که به شیوههای متفاوتی یاد میگیرند، ابتدا همتنظیمی و سپس خودتنظیمی را بیاموزیم و در این مسیر کمی آهسته و آرام پیش برویم. در ابتدا معلمان، درمانگران یا والدین باید بدانند که کودک اوتیسم چه حساسیّتهای حسی دارد و چه چیزهایی باعث اضطراب در او میشود. سپس، برای استراتژیهایی که به آنها کمک میکند را به کمک مدلسازی، تشویق و همکاری بیاموزیم و با ایفای نقش چندینبار این استراتژیها را با او تمرین کنیم.